اشتراک گذاری :
خبرداری؟ وضعیت مسکن بسیار خراب است. قیمت مسکن در کلانشهرها به اندازه ای بالا رفته که خرید مسکن برای مردم به ویژه حقوق بگیران به رویا تبدیل شده که برای اثبات این ادعا، کافی است به مقایسه قیمت مسکن و حقوق بپردازیم. در حالی که متوسط قیمت هر مسکن در کلانشهر تهران 88 میلیون تومان است، حداقل حقوق مصوب بودجه دولت و شورای عالی کار به 8 میلیون تومان نمی رسد، البته اگر فردی ازدواج کرده و دو فرزند داشته باشد، ماهیانه 10 میلیون تومان حقوق می گیرد. با این شرایط یک حقوق بگیر اگر در 12 ماه سال تمامی حقوقش را پس انداز کند، می تواند یک متر و نیم خانه بخرد.
از سوی دیگر با بحران حاشیه نشینی رو به رو هستیم، بحرانی که ریشه در کوچ روستاییان به شهرها دارد، رویکردی که بحران روستاهای خالی از سکنه را رقم زده و روستاییانی که در گذشته نیروی مولد بخش کشاورزی و دامپروری بودند، امروزه به حاشیه نشینانی تبدیل شده اند که به مشاغل درجه سه و چهار در کلانشهرها دست می زنند.
برای درک وضعیت بحرانی روستاها، می توان به سخنان معاون رییسجمهور در امور توسعه روستایی و مناطق محروم کشور استناد کرد. عبدالکریم حسینزاده با بیان اینکه از سال ۵۵ تاکنون جمعیت روستاها و شهرها روند معکوسی را طی کرده گفت: در گذشته ۷۰ درصد جمعیت در روستاها و ۳۰ درصد در شهرها بودند، اما اکنون این نسبت برعکس شده و با مهاجرت وسیع روستایی روبرو بوده و هستیم. وی با اعلام اینکه از ۶۹ هزار روستای کشور، تنها ۳۸ هزار روستا سکنه دارد گفت: ۳۱ هزار روستا خالی از سکنه شدهاند.
معاون رییسجمهور در امور توسعه روستایی با طرح ا ین سوال که چرا نتوانستیم جمعیت روستایی را در روستاها ثابت نگه داریم گفت: باید همه ارگانها، دستگاهها، ساختارها و سازمانهای درگیر توسعه روستایی، آسیبشناسی و بررسی کنیم چه اقداماتی را نباید انجام میدادیم و چه کارهایی را باید بهطور مؤثرتر انجام میدادیم تا بتوانیم از مهاجرت روستایی جلوگیری کنیم.وی با تاکید بر اینکه کمبود فرصتهای شغلی، کاهش کیفیت زندگی، تحولات اجتماعی، کمبود درآمد و تغییرات اقلیمی روستاهای ما را با چالشهای جدی مواجه کرده گفت: باید فضای دست و پاگیر بروکراسی سنگین را کاهش دهیم و با سیاستگذاری مناسب، روند توسعه روستایی را هدایت کنیم تا اقدامات مؤثرتری انجام شود و مشکلاتی نظیر تاخیر در پرداخت تسهیلات بانکی یا آمادهسازی زیرساختها برطرف شود.
اما سوال اینجاست که چه کسی متولی حمایت از روستا و روستایی است و چه باید کرد تا روستایی در روستا بماند. بی شک مهمترین مساله ای که بارها در مورد آن بحث شده، امکاناتی است که روستایی به آن دلخوش باشد که مسکن در صدر آنها قرار دارد. هنگامی که مسکن روستایی خشت و گلی و در معرض ویرانی باشد، رغبتی برای ماندن نمی ماند، اما وقتی مسکن روستاییان نوساز باشد، روستایی حاضر به رها کردن آن و زندگی در بیغوله های حاشیه شهرها نمی شود.
واقعیت تاسف آور این است که روستایی توان مالی لازم را ندارد تا خانه خشت و گلی خود را به خانه نوساز تبدیل کند و البته تسهیلات بانکی می تواند این کمبود را جبران کند. با وجود آنکه بانکها مکلف به پرداخت تسهیلات مسکن شده اند، اما بانک مسکن در این جبهه یکه و تنهاست و بانکها هیچ رغبتی برای دادن تسهیلات مسکن نشان نمی دهند، بدتر آنکه بانکها حاضر نیستند تسهیلات مسکن روستایی بپردازند.
با این همه بانک مسکن آمار و ارقام درخشانی در حمایت از روستاییان دارد به نوعی که از مرداد تا پایان دی ماه 1403 نسبت به پرداخت ۲ هزار و ۱۹ فقره تسهیلات بهسازی و نوسازی مسکن روستایی به ارزش ۵ هزار و ۳۸۳ میلیارد ریال اقدام کرده است.
بانک مسکن اعلام کرده با هدف توسعه روستاها، ارتقای کیفیت زندگی برای خانوارهای روستایی و انگیزش و رضایتمندی روستاییان، با پرداخت تسهیلات مسکن روستایی و دیگر ظرفیتهای این بانک از روستاییان گرامی حمایت میکند. البته اعداد و ارقام بهترین دلیل اثبات این ادعاست به نوعی که از ابتدای سال ۱۴۰۳ تا پایان دی ماه، مجموعاً در حدود ۱۷ هزار فقره تسهیلات مسکن روستایی به مبلغ ۳۹ هزار و ۵۹۰ میلیارد ریال در بانک مسکن پرداخت شد.
بیشتربخوانید:
اینکه چه مقدار و چگونه تسهیلات پرداخت شود، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و بانک مسکن اعلام کرده سقف تسهیلات مسکن روستایی به ازای هر واحد مسکونی۳۵۰ میلیون تومان است که با نرخ سود ۵ درصد(سهم متقاضی)، با ارائه معرفینامه از بنیاد مسکن انقلاب اسلامی در بانک مسکن قابل پرداخت است.