اشتراک گذاری :
خبرداری؟ دکتر منوچهر متکی وزیر پیشین امورخارجه کشورمان در برنامه گفتگوی ویژه خبری اظهار کرد: این بار مسقط شاهد دربی سیاسی یا شهرآورد ایران و امریکا در بعد سیاسی شد و مذاکرات غیر مستقیم دو کشور امروز همانطور که اشاره کردید، دور نخست آن انجام شد. برداشت عمومی از مجموعه اظهارات این است که با دقت، با حساسیت، بدون ذوق زدگی و بدون شتابزدگی تلاش شد این مذاکرات مدیریت بشود، همانگونه که آغاز این تصمیم برای یک مذاکره غیرمستقیم تدبیر هوشمندانه بود که خوشبختانه تیم دیپلماسی ما در آن راستا حرکت میکند. پیشینه گفتوگوها، مذاکرات، توافقات، عدم توافقات، بین ایران و امریکا فراوان است.
وی ادامه داد: ما در ۱۹۵۷ اولین توافق راکتور تهران را با آمریکاییها در دوره شاه داشتیم و اینها متعهد بودند که سوخت این راکتور را تامین بکنند. امریکاییها نشان دادند که به تعهدشان عمل نمیکنند، در بیانیه الجزایر بنا شد در گفتگوی بین ایران و امریکا یک توافق منطقی صورت بگیرد در مورد آینده تعاملات و در عین حال حل مسئله گروگانها، امریکاییها به تعهداتی که در آن بیانیه از جمله عدم دخالت در امور داخلی ایران، بیان کردند عمل نکردند، اگر بخواهیم این پیشینه را ادامه دهیم متعدد است که من خیلی مایل نیستم آنگونه بپردازم مجموعه شرایطی در امریکا موجب شد که همانند ورود امریکاییها به عراق بعد از افغانستان، امریکاییها یک بار دیگر تقاضای مذاکره با ایران را میکنند، امریکاییها بعد از افغانستان به عراق حمله کردند و در آنجا بعد از مدتی ماندن دیدند که ناامنی کولاک میکند و با مشکل مواجهند، دو نفر صاحبنظر را فرستادند برای این که دلایل عدم موفقیت امریکا در عراق را بررسی بکنند، آقای جیمز بیکر که وزیر خارجه پیشین جمهوری خواهان بود و آقای همیلتون که سناتور دموکراتها در سنای امریکا بود اینها رفتند بررسی کردند یک گزارشی هم دادند در بخشی از این گزارش میآید که امریکاییها اشتباهشان این بوده که به بازیگر اصلی در عراق یعنی ایران توجه نکردند.
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی افزود: امریکاییها بلافاصله از طریق سفارت سوئیس،یادداشت رسمی دادند و تقاضای مذاکره کردند، پشت پرده هدف شان روشن نبود، ایران نپذیرفت، مقامات عالی عراقی تفقا نامهای خدمت مقام معظم رهبری نوشتند و درخواست مذاکره کردند، جمهوری اسلامی پذیرفت و این مذاکرات انجام شد.
متکی ادامه داد: دو دوره مذاکره آقای کاظمی قمی حضور داشتند و دور آخر را هم که مذاکرات را نهایی کردیم شهید امیرعبداللهیان مذاکره کردند، الان شرایط مشابهی برای امریکا پیش آمده، امریکا در تعاملات بین المللی به دلیل رویکردهایشان دچار مشکل شدند، این که یک رئیس جمهوری امروز تصمیم بگیرد و فردا لغو آن را اعلام کند، امروز به گونهای موضع گیری کند و فردا به گونه دیگر و موارد متعددی از چالشها را برای خودش ایجاد کند، نشان دهنده این است که نوعی سردرگمی در امریکا وجود دارد، امریکاییها در چنین شرایطی نه با اتحادیه اروپا، نه با چین، نه در قصه اوکراین، نه در مسئله کانادا، نه در موضوع گرینلند، نه کره شمالی، نه ونزوئلا و نه مسئله فلسطین و نه ادامه فشارها و تحریمها علیه ایران، هیچ دستاوردی ندارند و مرتب فوتبال امریکایی را دارند ادامه میدهند، درخواست مذاکره کردند، البته در دیپلماسی معمولا مانعی نیست کدام طرف تقاضای مذاکره میکند امریکاییها درخواست کردند، جمهوری اسلامی در رصد شرایط کلی پذیرفت که این مذاکره را انجام بدهد، من همین جا مایل هستم به همه جوانها، همه علاقمندان به انقلاب و نظام عرض کنم که مذاکره غیرمستقیم و طرح موضوعات با هدف ارزیابی جدی بودن طرف مقابل برای این مذاکرات هوشمندانهترین تصمیمی بوده که اتخاذ شده است.
وزیراسبق امور خارجه گفت: ما مذاکرات مستقیمی را با امریکاییها داشتیم غیر از قصه عراق موارد متعدد بوده است و توافق هم کردیم با امریکاییها، اما امریکاییها به توافقات شان عمل نکردند، ظاهر قصه این است که آزموده را آزمودن خطاست، اما با رصد شرایط جهانی و موقعیت امریکا در این شرایط به نظر من تصمیم هوشمندانهای گرفته شد، اما برای این که جلوی یکسری کارهای نمایشی و شکلی و تبلیغاتی گرفته شود، گفتیم ابتدا اجازه بدهید که نیت مان را برای هم باز بکنیم، ببینیم چگونه است و دیپلماتهای ما به دقت در دور اول مذاکرات اعلام هم کردند که این هدف را دارند دنبال میکنند، خروجی امریکاییها قابل فهم است، در دور اول مذکرات؛ خروجی طرف ایرانی هم که نظرات شان را بیان کردند، تحلیل شان را بیان کردند، روشن است.
وی اظهار کرد: به نظر من تا این جای قصه این دربی سیاسی یا شهرآورد سیاسی به اعتقاد من خوب پیش رفته، مذاکرات هفته آینده بایستی نشان بدهد که برای تنها موضوعی که طرفین اعلام کردند، دستور کار این جلسه است، نقطه نظرات طرفین چیست و آیا این نقطه نظرات ظرفیت نزدیک شدن به هم، رسیدن به یک تفاهم را دارد یا ندارد؟ طبیعی است ما با امریکاییها در هرگونه توافقی با استفاده از تجارب و گذشته تضمینها را حتما باید با دقت به آن توجه بکنیم و به گونهای باشد که طرفین به توافق و یا تعهداتی که میرسند به آن عمل کنند. این قاعده یک کار بین المللی است. امریکاییها هم در بیانیه الجزایر، هم در برجام، به نوعی شیطنت کردند و برخی از حقوقی که برای خودشان قائل بودند شدند برای ما قائل نشدند، مثلا در بیانیه الجزایر گفتند اگر ایران محکوم شد در لاهه و پولش را نداد چه کنیم؟ ایران باید یک میلیارد دلار در صندوقی بگذارد که اگر ایران محکوم شد امریکا بتواند از آن صندوق برداشت کند. ما در آن موقع خام بودیم و وارد نبودیم و نیامدیم صندوق متقابلی هم برای امریکاییها مطرح کنیم که آنها هم باید یک میلیارد دلار پول در آن پول بریزند.