اشتراک گذاری :
خبرداری؟ شرایط زندگی روز به روز بدتر می شود. در مدت کمتر از دو ماه ریال با سر سقوط کرد و در برابر دلار سرتعظیم فرود آورد. هر یک دلار آمریکا که می توانستیم با 470 هزار ریال بخریم، به 830 هزار ریال رسید و یک باره ارزش پول ملی ایران در برابر دلار آمریکا بیش از 70 درصد سقوط کرد که نشانگر سقوط 30 درصدی زندگی مردم هستیم. از آنجا که دلار آمریکا، اقتصاد ایران را تعیین می کند و از آن به عنوان چسبندگی قیمت ها یاد می شود، قیمت کالاها و خدمات بالا رفت و هر فروشنده ای در توجیه گران کردن کالاها، افزایش قیمت دلار را بهانه می کرد.
بحران دیگر در بازار طلا رخ داد. سکه طلا نیز در مدت کوتاهی از 42 میلیون به 57 میلیون تومان رسید، افزایش قیمتی که همگان را شوکه کرد. البته بازار جهانی طلا نیز دستخوش تحولاتی شد، اما بحران های اقتصاد ایران هیچ ربطی به بحران های جهانی ندارد و در حالی که تورم جهانی به 5 درصد نمی رسد، ایران جزو معدود کشورهای بحران زده اقتصادی است که تورم بالای 45 درصد را اعتراف می کند.
این شرایط بی ثبات همه چیز را تحت تاثیر قرار می دهد. از یک سو مردم برای خرید کالاها هجوم می آورند و از سوی دیگر ترجیح می دهند پس انداز خود را به اشکالی همچون دلار و طلا تغییر دهند و تبدیل کنند تا کمترین زیان را از روند بی ارزش شدن پول ملی متحمل شوند.
واقعیت این است که همه مردم توانایی لازم برای معاملات در بازارهای پولی و مالی را ندارند. از سوی دیگر عده ای از مردم که به زندگی سالمتر بدور از بحران آفرینی اعتقاد دارند، به سوی بیمه ها می روند و بی ارزش شدن پول ملی را با خرید بیمه عمر و زندگی جبران می کنند. نکته مهم در مورد بیمه های زندگی این است که لازم به سرمایه گذاری کلانی نیست و مردم می توانند با توجه به توان مالی، سهمی ماهیانه برای بیمه زندگی و عمر تعیین و پرداخت کنند.
اما نگرانی مردم از بابت این است که پولهای حق بیمه چگونه برای سالهای آینده به اندازه ای افزایش یابد که سود تضمینی را تامین کند. برای این مهم شرکتهای بیمه به نمایندگی از بیمه گزاران در بانک یا بورس سرمایه گذاری می کنند تا سود حاصله را برای سالهای بعد بدست بیاورند که نحوه آن را شورای عالی بیمه تعیین کرده است.
بر اساس مقررات مصوب شورای عالی بیمه، شرکتهای بیمه موظفند بخشی از ذخایر ریاضی بیمههای عمر را با رعایت نصابهای تعیین شده، نزد بانکها سرمایهگذاری کنند و بخش دیگر را در صندوقهای سرمایهگذاری سهام شرکتهای ثبت شده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار سرمایهگذاری کنند. بازده سرمایهگذاریهای انجام شده از محل ذخایر ریاضی در پایان هر سال مالی توسط شرکت بیمه محاسبه و ۸۵ درصد آن به عنوان مشارکت در منافع بیمه گذار به نسبت مبلغ ذخیره ریاضی هر بیمه نامه در ابتدای آن سال مالی به ذخیره ریاضی سال قبل اضافه میشود.
اما شرکتهای بیمه این اختیار را به بیمه گزاران می دهند که هنگام بستن قرارداد بیمه و خرید بیمه عمر و زندگی، نحوه سرمایه گذاری را خودشان تعیین کنند یا بعد از مدتی روش سرمایه گذاری خود را تغییر دهند. بیمه پاسارگاد نیز در راستای اجرای این قانون، فرم ترکیب سرمایهگذاری را در اختیار خریداران بیمه زندگی می گذارد تا روش سرمایه گذاری را تعیین کنند. از آنجا که سرمایه گذاری و تعیین روش در قالب زمانبندی صورت می گیرد، بیمه پاسارگاد اعلام کرده بیمه گزاران پس از دو سال میتوانند نسبت به تغییر درخواست اقدام کنند.
اما جذابیت های طلا و افزایش سرسام آور قیمت طلا باعث شد تا بیمه پاسارگاد، طلا را نیز در در روش سرمایه گذاری لحاظ کند و این اختیار را به بیمه گزاران بدهد که طلا را به عنوان گزینه سوم انتخاب کنند. بیمه پاسارگاد اعلام کرده از دی ماه سال ۱۴۰۳ در راستای افزایش حق انتخاب بیمه گزاران بیمه نامه های عمر و تأمین آتیه، بیمه گزاران می توانند هنگام تهیه بیمه نامه، علاوه بر انتخاب مقاصد قبلی (سپرده های بانکی و بازار سرمایه) مقصد جدیدی تحت عنوان سرمایه گذاری مبتنی بر طلا را نیز انتخاب کنند. این روش دست بیمه پاسارگاد را باز می گذارد تا در دیگر بازارها از جمله بازار طلا نیز وارد شود و افزایش سرمایه بیمه گزاران را در بازار طلا دنبال کند.