ایجاد ثروت جایگزین نکبت پنداری شده است

کارآفرینی سپر بلای خانمانسوز فقر

اشتراک گذاری :

خبرداری؟ پس از آنکه سالها فقر، بیچارگی، نداری و… ارزش محسوب می شد، خلق ثروت جایگاه خود را بدست آورد و کارآفرینان جایگاه خود را در مقابله با فقر بدست آوردند.

از زمانی که فقر فضیلت دانسته می‌شد و سر و وضع خاکی، لباس کهنه و نامرتب ارزش به حساب می‌آمد، سال‌ها گذشته و زمانه دیگری شده است. همان روحیه و دیدگاه بود که باعث شده بود نما و جلوه شهرها، روستا‌ها و خانه‌ها به حال خود رها شود، نکبت فقر و بی چیزی در و دیوار‌ها را فرا بگیرد و روح یاس و دلمردگی بر فضای جامعه حاکم شود. نتیجه این شد که تعلق خاطر به زادگاه و میهن، جایش را به بی مبالاتی و باری به هرجهت بودن داده بود. هر چقدر که کارشناسان مسائل شهری و جامعه شناسان و روانشاسان هشدار می‌دادند که ادامه این وضعیت به سود جامعه نیست، افاقه نمی‌کرد و راه به جایی نمی‌برد. کم کم کار خشونت، پرخاشگری و افزایش پرونده‌های جرم و جنایت بالا گرفت و جایگاه ایران در شاخص فقر و فلاکت و هم چنین شاخص خشونت به شدت تنزل پیدا کرد و امنیت روانی و اجتماعی به مخاطره افتاد.

ابراز نگرانی و دیگر هیچ!

در نتیجه آن همه بهادادن به فقر و بالا بردن جایگاه بیچارگی، دیگر کاری از دست هیچ کس و هیچ کجا بر نمی‌آمد. مقامات وزارت بهداشت و سازمان‌های مردم نهاد هم از آمار مربوط به بیماری‌های روحی و روانی و آمار بالای افسردگی ابراز نگرانی می‌کردند؛ البته فقط ابراز نگرانی! پیدا بود که این وضعیت برای حاکمیت و دولت هم خوشایند نبود، اما در آن زمان هیچ وقت شنیده نشد و دیده نشد که یکی از مقامات مسئول برای علاج و درمان این همه خشونت و پرخاشگری و ناامنی، نسخه و برنامه موثر و کارآمدی ارائه کند. هر از گاهی البته یکی از مقامات ادعا می‌کرد که ایران امن‌ترین و با ثبات‌ترین کشور منطقه است که این امنیت که قاعدتا بایستی امنیت نظامی و سیاسی باشد، با امنیت روحی و روانی و اجتماعی متفاوت بود.

بحران ارزش دادن به فقر

شرایط پیش آمده محصول خیلی از عوامل می‌توانست باشد که عمده‌ترین آن ها، ارزش دانستن فقر، نداری و بی چیزی و دشمنی با سرمایه داری و تمکن مالی بود، به نوعی که فرد ثروتمند و سرمایه دار منفور شناخته می‌شد. بودند کارآفرینانی که از پی یک عمر دوندگی و تلاش و عرق‌ریزان روح و جسم، صاحب سرمایه شده بودند و کارگاه و کارخانه‌ای دایر کرده و افراد زیادی را سر کار برده بودند، اما روح ثروت ستیز و فقر محور آن دوران، با این عده از در بی مهری و نامردمی درآمد و حکم به مصادره اموال، حبس، شلاق و تبعیدشان داد و از خیلی‌های دیگر نیز زهرچشم گرفت، تبعیدشان کرد و در نهایت فراری شان داد تا به سمت کارآفرینی و خلق ثروت نروند و جا برای واسطه گری و اقتصاد دلالی باز شود.

ایجاد ثروت جایگزین نکبت پنداری.

اما کم کم ورق برگشت، اقتصاد در مقابل فرهنگ فقر ایستاد، جایگاه خود را بدست آورد و روح زمانه از پی یک تحول درونی و دگردیسی اجتماعی، به بازیابی و احیای خود پرداخت و فقر را نکبت و مایه خواری پنداشت و درصدد برآمد تا ایجاد ثروت کند، راه درآمدزایی و خلق پول در پیش بگیرد و از این راه رستگاری دنیا و آخرت را تامین کند و به آرامش روحی و روانی دست پیدا کند. تاثیرات تحولات ریشه‌ای بدین جا رسید که حالا کارآفرینان دارند ارج و قرب پیدا می‌کنند و سپر بلا و پیشانی مقابله با بلای خانمان سوز فقر محسوب می‌شوند. اما آوار‌ها زیاد است و کار ناکرده بسیار.

در انتظار بهبود

هنوز خرابی‌ها و بی سر و سامانی‌های فراوانی هست که ترمیم نشده و همه این‌ها در مقابل آن‌ها که می‌خواهد فضای کشور را تیره و تار ببیند، اسباب شرمندگی است و امید است که هر چه زودتر و از اثر همین حالت انقلاب درونی و استحاله روحی جامعه که کمتر دخلی به دولت و نظام دارد و بیشتر حاصل مطالبه یک روح جمعی است، بهبود یابد و جبران شود.

خواب سنگین مسوولان

مسئولان نشان داده اند که عموما دیرتر از مردم به قضایا آگاه می‌شوند و واکنش نشان می‌دهند. حالا هم اینجا و آنجا و از این تریبون و آن منبر می‌شنویم که می‌گویند فقر بد است، گرانی خانمان سوز است و پدر قشر کم درآمد دارد در می‌آید و ملت به دلیل کاهش قدرت خرید و فقر دچار افسردگی و خشونت شده و می‌شود و باید چاره اندیشید و جبران کرد، باید قدرت اقتصادی داشت و به غیر از قدرت نظامی باید در همه ابعاد قوی بود. دست شان درد نکند از این که این همه به فکر مردم و طبقات ضعیف و قشری که حقوق شان این همه سال پایمال شده، هستند. اما مدتی است که خود مردم و کارآفرین‌ها به فکر افتاده اند و عزم شان را جزم کرده اند تا پای کار بیایند و می‌خواهند که فقر و بدبختی را از دامان این ملک و دیار بِروبند و محو کنند.

مسعود یوسفی / روزنامه نگار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آنچه در این مطلب می خوانید

مطالب مرتبط

پربازدیدترین مطالب

آخرین اخبار سایت