اشتراک گذاری :
تحریف جدی کلید خورد
کشورهای عربی سالها بدنبال تحریف نام خلیج فارس بودند تا خودشان را از زیر سایه ایران رهایی دهند و در نتیجه با لابیهای صورت گرفته، تحریف نام خلیجفارس در اطلس مشهور جهانی به نام نشنال جئوگرافیک رقم خورد. این اطلس جهانی که از سال تأسیس در۱۸۸۸ همواره نام خلیجفارس را بکار برده بود، برای اولین بار در نسخه جدید در آبان ۱۳۸۳ نام جدیدی را در کنار نام بینالمللی خلیجفارس قرار داد که این تحریف نشنال جئوگرافیک خشم و اعتراض عمومی در میان فعالان اجتماعی و فرهنگی داخل و خارج را رقم زد و پس از ارسال هزاران ایمیل و نامه اعتراضی و یک طومار اینترنتی (پتیشن) با بیش از ۱۲۰ هزار امضا به این اطلس، مدیر نشنال جئوگرافیک آمریکایی ضمن عذرخواهی از ملت ایران، اشتباه خود را جبران کرد.
روند نامگذاری خلیج فارس
از آنجا که همواره نسبت به ملیت، آداب، فرهنگ و پیشینه تاریخی ایران نه تنها کم لطفی بلکه بی مهری میشود و این اتفاق نامبارک در نتیجه بی توجهی مردم و مسوولان صورت میگیرد، به نظر میرسد این بار مردم و مسوولان ایران از خواب گران بیدار شده و خطرهای تاراج نام خلیج فارس را فهمیده بودند. به همین دلیل به هر ابزاری برای کوتاه کردن دست مخالفان و کینه توزان که بدنبال حذف نام مقدس خلیج فارس بودند، متوسل شدند که اقدام برای نامگذاری روز ملی خلیجفارس از جمله آنها بود. دولت وقت پس از مشاهده اراده قاطع عمومی جامعه و حرکت اعتراضی عمومی آبان ۱۳۸۳ رسانههای فارسی و مردم و وبلاگنویسان داخل و خارج علیه مجله نشنال جئوگرافی و انتقاد از سکوت مقامات رسمی، وارد عرصه شد و اقداماتی را انجام داد. بدنبال انتشار گزارشهای اعتراضی نسبت به چاپ نقشههایی با نام جعلی در داخل کشور، هیات وزیران در جلسه ۲۶ فروردین ۱۳۸۳ آییننامه و مصوبهای در ۶ بند برای ضرورت پاسداری و نظارت بر کاربرد درست نام خلیجفارس و هویت آن تصویب کرد که در آن، روز اخراج پرتغالیها توسط ارتش ایران از خلیجفارس، به عنوان روز خلیج فارس نامگذاری شود. سرانجام در تیر ماه ۱۳۸۴ خورشیدی، شورای فرهنگ عمومی روز ۱۰ اردیبهشت را تاریخ دقیق اخراج پرتغالیها از خلیج فارس تعیین و به عنوان روز ملی خلیج فارس تصویب کرد.
ضرورت بیداری
با نگاهی به آنچه تا کنون بر سر ایران و ایرانی آمده، بخوبی میتوانیم حساسیت هجمه علیه پیشینه پر افتخار ایران را درک کنیم. هنگامی که ترکیه مولانا را با آن همه پیشینه و اشعار پارسی مصادره میکند، هنگامی که سازهای ایرانی، آیین باستانی ایران، حتی غذا، پوشاک و صنایع دستی ایرانی را مصادره میکنند و با وقاهت و بی شرمی به نام کشور خودشان سالگرد و بزرگداشت میگیرند، باید بدانیم که زمان خوابیدن به سر آمده و دیگر نمیتوانیم سرگرم بازیهایی در عرصههای جهانی شویم که ما را در بی خبری فرو میبرد و باعث میشود تاریخ مان را ببازیم. باید بپذیریم که اگر پیشینه ما را غارت کنند، بسادگی همه چیز را از ما میگیرند و آنگاه چیزی نداریم که به آنها افتخار کنیم.
بیشتر بخوانید: شرط رمضان برای ورود به فطر
غارت تاریخچه
دیر بجنبیم، ابوعلی سینا، حافظ، سعدی، رازی و بسیاری از بزرگان علمی و فرهنگی کشورمان را مال خود میکنند تا از فرهنگ تهی شویم و سپس به سراغ جغرافیای کشورمان میآیند. اگر سعدی و حافظ را از ما بگیرند، بسادگی شیراز و استان فارس را مطالبه میکنند. اگر رییسعلی دلواری را از ما بگیرند، چشم طمع به بوشهر میاندازند. اگر یعقوب لیث، امیر حمزه، فرخی سیستانی، ابو سعید سجزی و بسیاری بزرگان دیگر منطقه سیستان و بلوچستان را از ما بگیرند، بسادگی ادعای مالکیت بر سیستان و بلوچستان را میکنند. کافی است در هر گوشه تاریخ بدنبال ردپایی از ایرانیان بگردیم تا بتوانیم بر اساس آنها، مالکیت ایرانی را بر ایران اثبات کنیم.
ضرورت بزرگداشت ایرانی
نکته بسیار مهمی که لازم است در صدر توجهات قرار دهیم، بزرگداشت شخصیت ها، مناسبت ها، آیین ها، فرهنگ ها، صنایع دستی و پیشینه افتخار آمیز کشور است. اشکالی ندارد بخشی برای بزرگداشت ایران و ایرانی، مناسبتها را در نظر بگیریم و جشن برگزار کنیم. آنچه امروز انتظار داشتیم و نشد، بزرگداشت روز خلیج فارس است. چه اشکالی داشت تمامی مسوولان در ابتدای سخنان خود یادی از خلیج فارس میکردند؟ چه اشکالی داشت نمایندگان مجلس که بارها به بهانههای گوناگون سرپا میایستند، تبریک میگویند یا با دستهای گره کرده مرگ بر چپ و راست سر میدهند، همه ساله روز ۱۰ اردیبهشت به احترام خلیج فارس قیام میکردند؟ چه اشکالی داشت رییس مجلس نطق قرایی در اهمیت خلیج فارس سر میداد؟ چه اشکالی داشت به بهانه خلیج فارس، عدهای را جمع میکردیم و از تریبون رسمی به تبلیغ جایگاه خلیج فارس و ایران میپرداختیم. براستی ایران و ایرانی کجاست؟