اشتراک گذاری :
خبرداری؟ حج نماد وحدت مسلمانان است و رسول اکرم همه ساله در جمع مسلمانان حضور مییابد تا حلقه وصل این اتحاد باشد، اما این بار همه چیز فرق میکند. گویا به محمد (ص) وحی شده که این بار حجت الوداع است و قرار نیست مسلمانان حضور فیزیکی پیامبر را در جمع شان داشته باشند. مناسک حج با نظم و ترتیب خاص برگزار میشود و مسلمانان که محمد را همچون نگینی در جمع خود دارند، در حال بازگشت به مدینه هستند. عبور در صحرای سوزان عربستان، سفر بازگشت را طاقت فرسا کرده و تمدید قوا لازم است.
مسلمانان ۲۰۰ کیلومتر از مسیر مکه تا مدینه را پشت سر گذشته و در ۱۸ ذی الحجه ۳۰۰ کیلومتر دیگر باقی مانده تا به مدینه برسند. برکه آب و سایه درختان غدیر، این فرصت را به مسافران خسته بازگشته از حرکت وحدت آفرین حج میدهد تا مقداری بیاسایند و برای ادامه مسیر، تمدید قوا کنند. پیامبر متوجه پایان دوره زندگی دنیوی خود شده و از این بابت نگرانی ندارد، زیرا به دیدار معبود میشتابد و قرار است دیدار جاودان عاشق و معشوق صورت پذیرد، اما محمد (ص) نگران آینده اسلام و مسلمانان است.
اسلام و مسلمانان سالها از تهدیدهای تفرقه، جنگهای داخلی، فساد، قدرت طلبی و بسیاری موارد دیگر رنج دیده اند، اما این موارد همچنان به عنوان تهدیدهایی بالقوه وجود دارد و پیامبر که روحیه قبایل عرب را بخوبی میشناسد و از روند بی پایان این تهدیدها آگاهی دارد، لازم میداند برای دوران اسلام پس از محمد (ص)، نقطه اتکایی تعیین کند. پیامبر احساس میکند که غدیر در حجت الوداع، فرصت خوبی است. یک باره مسلمانان را فرا میخواند تا حجت خود را در حجت الوداع برای مسلمانان تمام کند. مهاجران و انصار در سکوت چشم به لبهای پیامبر دوخته اند تا حجت بر آنان تمام شود.
پیامبر مسلمانان، خطبه طولانی خود را آغاز میکند و در ابتدا جملات گهرباری در یگانگی، بزرگی، قدرت و توانمندی خداوند بر زبان میآورد. محمد (ص) خاتم پیامبران که جملات خطبه غدیر از جانب خداوند به او وحی شده، نه تنها نگران مسلمانان بلکه نگران آینده تمامی رهروان یگانگی خداوند است، زیرا محمد میداند که دیگر پیامبری نخواهد آمد تا مردم را از گمراهی نجات دهد، بنابر این گام بعدی پس از نبوت، امامت است و پیامبر خاتم که در ارتباط فرا زمینی، بارها با خدای خود به زبان وحی گفت و شنود داشته، این بار در عالم وحی میشنود که باید علی ابن ابیطالب را به عنوان اولین امام مسلمانان معرفی کند. بدین دلیل پیامبر مسلمانان دست علی (ع) را بلند میکند و در قالب جملاتی قاطع اعلام میکند “من کنت مولا، فهذا علی مولا” هر که را من مولای او هستم، از این پس علی مولای اوست. پیامبر خاتم به صراحت اعلام میکند که خداوند فرموده هرچه از سوی پروردگارت بر تو وحی شده ابلاغ کن، وگرنه رسالت خداوند را به انجام نرساندهای و پیامبر خاتم، امامت علی (ع) را به مسلمانان ابلاغ میکند.
اگرچه پیامبر خاتم در قالب خطبه غدیر، علی را به عنوان امام اول مسلمانان جهان معرفی میکند و رسالت خداوند را به انجام میرساند، اما پس از درگذشت خاتم الانبیا، شاهد تفرقه، کینه توزی، قدرت طلبی، فساد، قتل و غارت در بین مسلمانان بودیم. ۲۵ سال خانه نشینی علی (ع) و شهادتش در محراب، نشان داد که مدعیان مسلمانی حتی خطبه غدیر را نپذیرفتند و بدتر آنکه در سالهای پس از آن، تمامی ۱۰ امام دیگر از سلاله پیامبر، علی و فاطمه را شهید کردند تا این کشتارها با غیبت امام دوازدهم به پایان برسد.
اما مسلمانان پس از پیامبر به چند دسته تقسیم شدند. عدهای به اطاعت محض از پیامبر پرداختند، عدهای قدرت طلب مسیری متفاوت را برای غصب مناسب قدرت و حکومت طی کردند و عدهای مصلحت اندیش، نان به نرخ روز خور شدند و مسیری متفاوت از مطیعان و قدرت طلبان را پیمودند.
اگرچه امروز بیش از ۱۴۰۰ سال از واقعه غدیر گذشته، اما همچنان اسلام و پیامبر خاتم از وجود مسلمانان قدرت طلب و مصلحت اندیش رنج میبرند، گروههایی که دانسته یا ندانسته تیشه به ریشه اسلام میزنند. آنچه امروزه چالش آفرین شده، اثبات جملات وحدت آفرین پیامبر در غدیر است. در حالی غرض ورزان و فرصت طلبان بر طبل تفرقه میکوبند، که هرگز نتوانسته اند اثبات کنند که چرا پیامبر، دست علی (ع) را گرفت و چرا از بین این مهم مهاجر و انصار، علی ابن ابیطالب را برگزید.
بیشتر بخوانید:
بی شک شرایط اطلاع رسانی در ۱۸ ذی الحجه سال دهم هجری قمری به اندازهای مناسب نبوده که بتوان جملات پیامبر اکرم را مستند کرد تا با استناد به آن، مانع انحرافات و حاشیه سازیها شد. نبود ابزارهای امروزی برای ثبت سخنان و جملات پیامبر، این بهانه را بدست فرصت طلبان داده تا مغرضان، منکر غدیر و امامت شوند یا به نوع دیگری تفسیر به رای کنند و همین امر باعث شده تا فرقههای فراوانی از گوشه و کنار جهان سر بلند کنند. این شرایط نشان میدهد که پیروان واقعی اسلام و عاشقان امامت باید به اطلاع رسانی گسترده بپردازند تا کسانی که شک و شبهه، باعث شده شناخت درستی از امامت نداشته باشند، به مسیر اصلی و درست بازگردند.
اکنون شاهد راهپیمایی بزرگ غدیر هستیم، حرکتی که به شناخت بیشتر مسلمانان و تشخیص و تعیین راه از بی راه منجر میشود. اگرچه این حرکت با تاخیر رو به رو شده، اما به نظر میرسد گامی درست است که هنوز تا رسیدن به ظرفیت اصلی، فاصله بسیاری دارد.
برای آنکه اهمیت راهپیمایی غدیر را بشناسیم، کافی است راهپیمایی اربعین و روند گسترش آن را مورد بررسی قرار دهیم، حرکتی که بیانگر ظرفیت بزرگ امامت است. با مقایسه اولین راهپیمایی اربعین با آنچه امروزه برگزار میشود، میتوان به ظرفیت بزرگ امامت پی برد، ظرفیتی که قرنها نادیده گرفته شده بود و اکنون از مرزهای واقعیت عبور کرده و به حقیقتی انکار ناپذیر تبدیل شده است.