تصور این بود که اگر پای توافقی به نام برجام امضا شود، تمامی تحریمها لغو خواهد شد. برجام آمد، وعدهها داده شد، مردم انتظار کشیدند اما سرانجامِ این انتظار، تلخ بود.
خیابانها، مغازهها، سفرهها؛ همه از زخمی سخن میگویند که بر پیکر اقتصاد ایران نشسته است. زخمی که از دههی ۹۰ به این سو، زندگی میلیونها خانواده را تحتتأثیر قرار داد. زخمی که بخشی ریشه در اقتصاد نفتیِ بهجا مانده از پهلوی دارد، بخشی محصول تحریمهای خارجی و بخشی هم حاصل کمکاری و سادهاندیشی برخی مسئولان بود که به جای توجه به ظرفیتهای درونی کشور، کلید مشکلات را در دستان قدرتهای بیرونی میدیدند.
یک دهه چشمانتظار مذاکره
دههی ۹۰ برای دولت وقت ایران دههی “امید به مذاکره” بود. دولت وقت همهی توانش را معطوف به یک ایده کرد: مذاکره با آمریکا و غرب. تصور این بود که اگر پای توافقی به نام برجام امضا شود، تمامی تحریمها لغو خواهد شد. برجام آمد، وعدهها داده شد، مردم انتظار کشیدند اما سرانجامِ این انتظار، تلخ بود؛ آمریکا از توافق خارج شد، تحریمها تشدید شدند و حتی تروئیکای اروپایی مکانیسم ماشه را فعال کردند. نتیجه چه شد؟ سفرهی مردم کوچکتر شد و بار گرانی سنگینتر. حاصل رویای گره زدن اقتصاد به تحولات خارجی شد اقتصاد شرطی و یک دهه عقبماندگی اقتصادی روی دست کشور ماند: «تجربهها را فراموش نکنیم، این تجربهی ده سال گذشته را فراموش نکنیم.» ۱۴۰۴/۰۷/۰۱
اما همان کسانی که همهچیز را بر روی یک ایدهی توهمی و خیالبافانه گذاشته بودند، حالا برای فرار از مسئولیت بهدنبال مقصر تازه میگردند و در فضای رسانهای آدرس غلط میدهند. رسانههایشان همصدا با دشمن، سعی میکنند نگاهها را از اشتباهات خود بردارند و رهبر انقلاب را نشانه بروند؛ کسی که پیشتر از همه هشدار داده بود که: «کلید حلّ مشکلات اقتصادی در لوزان و ژنو و نیویورک نیست؛ در داخل کشور است.» ۱۳۹۴/۰۲/۰۹
کلید نجات اقتصاد ایران در داخل کشور
برخلاف برخی مدیران که چشم بر مشکلات میبندند، رهبر انقلاب بارها و بارها صریحاً از رنج معیشتی مردم سخن گفتهاند: «مگس روی زخم مینشیند؛ زخم را نگذارید به وجود بیاید. ما اگر مشکل داخلی نداشته باشیم، نه این شبکهها میتوانند اثر بگذارند، نه آمریکا میتواند هیچ غلطی بکند. ما مشکلاتمان را باید خودمان حل کنیم.» ۱۳۹۶/۱۰/۱۹
اولین گامِ حل مشکل، پذیرش آن است؛ ایشان هیچگاه این زخم را انکار نکردهاند. از سالها پیش، مسیر را روشن کرده بودند: نامگذاری سالها با شعارهای اقتصادی، ابلاغ سیاستهای «اقتصاد مقاومتی»، مطالبهگری از مسوولان و توصیههای مکرر در جهت تقویت تولید ملی و استفاده از ظرفیتهای داخلی: «بنده خیلی دغدغهمندم نسبت به مسئلهی معیشت مردم امّا هرچه با کارشناسها مشورت میکنم، میبینم جز این راهی وجود ندارد که ما قاطعاً تکیه کنیم به مسائل داخلی.» ۱۳۹۵/۰۵/۱۱
«اقتصاد مقاومتی» در نگاه ایشان فقط یک شعار نبود. معنایش ساده اما عمیق است: اگر قرار است سختی باشد، باید اول بر دوش مدیران سنگینی کند نه بر سفرهی مردم. معنایش این بود که نمیتوان سرنوشت نان و زندگی مردم را به وعدههای نامطمئن قدرتهای خارجی گره زد. ایشان برای این مسیر، حتی نقشهای روشن مشخص کردند: از سیاستهای کلان گرفته تا راهکارهای عملی تا هیچ بهانهای برای بیعملی ها باقی نماند.
با این همه، یک حقیقت روشن است: رهبر انقلاب هیچگاه با اتکا به مذاکره برای حل مسائل اقتصادی موافق نبودهاند اما در عین حال مقابل دولتهای منتخب مردم هم سد نساختند. از توافق سعدآباد گرفته تا برجام و حتی مذاکرات عمان، همیشه به دولتها میدان دادند تا ایدههایشان را بیازمایند. ایشان به دولتها فرصت دادند تا تجربه نشان دهد که مسیر واقعی نجات،فعالسازی ظرفیتها و توان داخلی کشور است نه چشم دوختن به درهای بستهی غربیها: «بعضی از مسئولین فکر میکنند در قضیهی هستهای ما با آمریکاییها مذاکره کنیم [تا] موضوع حل بشود؛ گفتیم خیلی خب، اصرار دارید شما، در این موضوعِ بالخصوص بروید مذاکره کنید؛ ولی در همان سخنرانی اول امسال گفتم من مخالفتی نمیکنم اما خوشبین نیستم.» ۱۳۹۲/۱۱/۲۸
از واردکننده تا صادرکننده: درس میدان دفاعی برای اقتصاد ایران
در همهی این سالها، پرتکرارترین مطالبهی حضرت آیتالله خامنهای از مسئولان یک چیز بوده: حل مسألهی اقتصاد. ایشان بارها تذکر دادهاند و بارها راهحل نشان دادهاند: «کلید حل مشکلات کشور، بهرهبرداری خردمندانه از امکانات داخلی و ظرفیت درونزای کشور است. امیدمان را به بیرون از ظرفیّت داخلی کشور ندوزیم.» ۱۳۹۲/۰۶/۰۶
کافیست به میدان دفاعی و نظامی دقیق بنگریم؛ جایی که ایران زیر سنگینترین تحریمها با تکیه بر توان داخلی و بهرهبرداری صحیح از استعدادهای علمی و فنی جوانانش از یک واردکننده به صادرکننده سلاح بدل شد. همین الگو میتواند در اقتصاد نیز تکرار شود. بهبود زخم اقتصادی درمانش در دستان خود ماست: باور به ظرفیتهای درونی و جدی گرفتن تولید ملی.
همانگونه که در میدان دفاعی و عرصههای علمی و… به قله رسیدیم، در اقتصاد هم میتوانیم؛ به شرط آنکه سادهاندیشیهای گذشته دوباره تکرار نشود و از تجربهی دولت غربگرا عبرت گرفته شود: «تحریم قطعاً قابل علاج است امّا علاجش عقبنشینی نیست. علاجش چیست؟ علاج تحریم فقط و فقط تکیه بر تواناییهای ملّی است.»