اشتراک گذاری :
به نقل از پول نیوز، حمله ناگهانی و غیر منتظره اسرائیل به ایران معادلات سیاسی خاورمیانه را دستخوش تغییر کرد اگر چه این اقدام در راستای تکمیل برنامه های از قبل تعیین شده برای تثبیت موقعیت و سرکوب مخالفان در کشورهای همسایه انجام شد ولی عملی کردن تهدیدات قبلی، امتحان میزان آمادگی ایران و به نوعی زهر چشم گرفتن از مخالفان تعبیر می شود. به دنبال پاسخ کوبنده ایران به این تجاوز، درگیری ها ادامه پیدا کرد و 12 روز به طول انجامید تا این که با میانجیگری آمریکا آتش بس موقتی بین دو کشور برقرار شد. اما هنوز مسائل بین دو کشور و منطقه حل نشده باقی مانده و بروز دوباره یک جنگ تمام عیار دور از انتظار نیست. بازار گمانه زنی این روزها داغ است، تهدید و تحریم ایران نیز همچنان ادامه دارد … دکتر پیران، تحلیلگر مسائل اقتصادی و بینالمللی دیدگاه های خود را در این خصوص با سایت خبری و تحلیلی پول نیوز در میان گذاشته است.
با توجه به تحولات اخیر، بهویژه رأی اخیر شورای امنیت و تجربه «جنگ ۱۲ روزه»، آیا احتمال دارد اسرائیل بار دیگر به ایران حمله کند؟
باید توجه کنیم که معادلهٔ امروز با گذشته متفاوت است. اسرائیل سه محرّک جدی برای ادامه فشار دارد: نخست، تمرکز بر برنامه هستهای و توان موشکی ایران؛ دوم، همراهی تحریمها و فشارهای سیاسی بینالمللی؛ و سوم، باور به اینکه ایران هنوز به سطح بازدارندگی کامل نرسیده است. اما باید تأکید کنم که هزینهٔ یک جنگ تمامعیار برای اسرائیل بسیار بالاست و توان جنگ فرسایشی را ندارد. بنابراین محتملترین مسیر، حملات محدود، نیابتی و جنگ روانی خواهد بود.
بهطور مشخص، اسرائیل چه گزینههایی روی میز دارد؟
حمله هوایی گسترده به خاک ایران بسیار پرهزینه است و احتمال آن پایین است. محتملتر این است که اسرائیل از عملیات نیابتی در سوریه، لبنان و عراق بهره گیرد و جبهههای محدود اما دردسرساز باز کند. سناریوی دیگر، و شاید جدیترین، جنگ ترکیبی است: مجموعهای از حملات سایبری، عملیات روانی برای ایجاد فشار اقتصادی، و اقدامات محدود نظامی یا ترورهای هدفمند.
چه نشانههایی میتواند خبر از آغاز یک موج تازه بدهد؟
پنج نشانه را باید جدی گرفت: ۱. جابهجایی گسترده یگانهای هوایی و ناوهای اسرائیل. / ۲. اظهارات رسمی مقامات اسرائیلی درباره «گزینه نظامی». / ۳. افزایش حملات سایبری علیه زیرساختهای اقتصادی ایران. / ۴. فعال شدن همزمان جبهههای نیابتی در لبنان، سوریه و عراق. / ۵. تصمیمات کلیدی شورای امنیت یا آمریکا در راستای تحریمهای جدید.
شما در تحلیلهایتان به سه سناریوی اصلی اشاره کردهاید. لطفاً برای مخاطبان ما توضیح دهید.
*سناریوی A (محتملترین): عملیات محدود و هدفمند؛ ترور یا حملهٔ سایبری/موشکی کوچک. خسارت مالی محدود و تلفات انسانی اندک دارد اما اثر روانیاش زیاد است.
*سناریوی B (ممکن): موج حملات هوایی محدود همراه با پاسخ موشکی و نیابتی ایران. تلفات دهها تا صدها نفر و خسارت چند میلیارد دلاری ممکن است.
*سناریوی C (کماحتمال ولی پرخطر): درگیری گسترده و منطقهای که بازیگران بزرگی مثل آمریکا و روسیه را وارد میدان میکند. این سناریو خسارت انسانی و اقتصادی سنگینی دارد و همهٔ منطقه را بیثبات میکند.
از نظر شما ایران نسبت به گذشته چه تغییری کرده است؟
ایران بعد از جنگ ۱۲ روزه، سامانههای پدافندی، موشکی و پهپادی خود را ارتقا داده و شبکهٔ نیابتیاش هم تقویت شده است. بنابراین بازدارندگی امروز ایران بسیار بیشتر از گذشته است و همین موضوع دست اسرائیل را بسته است. مزیت مهم ایران، همراهی و انسجام ملت است. اسرائیل میخواهد این پشتوانه اجتماعی را با جنگ روانی تضعیف کند، اما واقعیت این است که با یک سخنرانی مقام معظم رهبری، تمام ملت پشت سر ایران و حکومت میایستند.
راهبرد پیشنهادی شما برای ایران چیست؟
۱. رصد هوشمندانه نشانهها با استفاده از منابع رسانهای و دادههای باز (OSINT). / ۲. آمادهسازی افکار عمومی برای خنثیسازی جنگ روانی دشمن. / ۳. تقویت تابآوری زیرساختی بهویژه در حوزه انرژی و مالی در برابر حملات سایبری. / ۴. دیپلماسی فعال برای جلوگیری از انزوای سیاسی و کاهش فشار بینالمللی.
جمعبندی شما چیست؟
اسرائیل به دنبال جنگ تمامعیار نیست، زیرا هزینههای آن فراتر از توانش است. محتملترین مسیر آینده، جنگ ترکیبی و روانی است که میخواهد اقتصاد ایران را فلج کند و افکار عمومی را متزلزل سازد. اما ملت ایران نشان دادهاند که بیدار و پایبند به کشورشان هستند. همین آگاهی و انسجام ملی، بزرگترین مانع موفقیت سناریوهای دشمن است.