اشتراک گذاری :
در بهار 1404 رشد اقتصادی با احتساب نفت منفی 0.1 درصد و بدون احتساب نفت منفی 0.4 درصد بوده تا روند پیشی گرفتن رشد اقتصادی با نفت از بدون نفت در 5 سال اخیر حفظ شود؛ گویی بخش نفتی کشور نجات بخش رشد اقتصادی در میان این تعطیلیها و ناترازیها در 5 سال گذشته بوده است. رشد اقتصادی منفی مسئله جدیدی برای اقتصاد ایران به خصوص از شروع دهه 90 نبوده است. به همین علت است که بانک جهانی این دهه را دهه از دست رفته اقتصاد ایران نامگذاری کرده است.
روند رشد اقتصادی از بهار 1391 تا بهار 1404 را می توان از نظر افت و خیزهایی که به خود دیده به چند دوره زمانی تقسیم کرد:
سال 91 تا 94 به تحریمهای اوباما و دوره قبل از برجام معروف است؛ البته که این تحریمها از سال 89 شروع شدهاند اما چون براساس دادههای مرکز آمار، روند رشد اقتصادی از سال 1391 موجود است، در اینجا به همان دوره اشاره میشود. رشد اقتصادی در این دوره منفیترین اعداد را به خود دیده است؛ رشد اقتصادی با احتساب نفت، در دو فصل متوالی پاییز و زمستان 91 با منفی 12.1 درصد کمترین رشد اقتصادی را تجربه کرده است. همچنین رشد اقتصادی بدون احتساب نفت هم منفیترین رکورد خود در همان بازه زمانی را با منفی 9.7 درصد در زمستان 91 به خود دیده است. رشد اقتصادی با احتساب نفت در این دوره زمانی 4 ساله در ده فصل منفی بوده که اولین رکود تورمی دهه نود را نشان میدهد.
از سالهای 95 و 96 به عنوان سالهای برجام در اقتصاد ایران یاد میشود. برخلاف دوره پیشین، در این دوره بالاترین نرخهای رشد پدیدار شدهاند. در زمستان 95 رشد اقتصادی با احتساب نفت، 20.3 درصد و بدون احتساب نفت، 15.5 درصد بوده که بالاترین رشد در بازه بهار 91 تا بهار 1404 محسوب میشود. اینکه بالاترین رشد اقتصادی در دوره منسوب به برجام و کمترین رشد در دوره تحریمهای قبل از برجام ثبت شده است، نشانگر تاثیر بالای ثبات شرایط اقتصادی و سیاست خارجی بر رونق تولید است.
البته طبق نظر کارشناسان، این رشدهای اقتصادی تاریخی در دوره برجام، بهعلت اصلاحات اساسی در اقتصاد شکل نگرفته است. این رشدها به واسطه گشایش سیاسی و در نتیجه آن فروش مجدد نفت با تمام ظرفیتهای گذشته و پرکردن ظرفیتهای خالی و همچنین ورود سرمایهگذاری خارجی به کشور بوده است. فروش نفت و سرمایه گذاری که بهخاطر تحریمهای سنگین در دوره قبلی با رشدهای شدیدا منفی مواجه شده بودند با گشایش سیاسی اتفاق افتاده در دوره برجام بیشتر به ظرفیتهای قبلی خود بازگشتند تا اینکه ظرفیت جدیدی در اقتصاد ایجاد کنند. البته این نکته درمورد رشد بخش نفتی بیشتر صدق میکند زیرا رشد بدون نفت سال 96 را که تحت تاثیر ورود سرمایه خارجی و چشمانداز روشن اقتصادی بوده را نمیتوان صرفا به ظرفیتهای خالی شده و بالقوه کشور مرتبط دانست.
بعد از خروج ترامپ از برجام در اردیبهشتماه 97، وضعیت رشد اقتصادی کشور شبیه به دوره قبل از برجام شد و رکود تورمی دوباره گریبان اقتصاد را گرفت. از آنجایی که وضعیت رشد اقتصادی ایران در دوران ریاست جمهوری بایدن متفاوت است، دوره سوم، به بازه زمانی 97 تا 99 محدود میشود. دومین رشد منفی کشور با احتساب نفت بعد از زمستان 91، در پاییز 97 با منفی 11.5 درصد اتفاق افتاد.
ادامه این کاهش رشد تا سال 99 باعث شد که حجم اقتصاد ایران کوچک شود. گویی با کمی اغماض میتوان گفت رشد اقتصادی با همان قدرتی که بعد از برجام افزایش یافت در این دوره هم با همان قدرت منفی شد و تا حدودی میزان تولید ناخالص داخلی به میزان قبل از برجام بازگشت؛ همچنین میتوان گفت در این سالها که از سختترین سالهای اقتصادی کشور است، رشد اقتصادی با نفت، از تابستان 97 تا پاییز 99، تنها در یک فصل منفی نبوده است.
از زمستان 99 و با شروع ریاست جمهوری بایدن گشایشهایی در میزان فروش نفت اتفاق میافتد و فروش نفت با یک شیب ملایمی رشده کرده و به مرور و تا پایان سال 1403 (پایان ریاست جمهوری بایدن) تقریبا به سطوح قبلی رسید. البته این مسئله که افزایش فروش نفت ایران به علت تسهیلگری دولت بایدن بوده از طرف هیچ نهاد رسمی اعلام و تایید نشده اما برخی خبرگزاریهای خارجی به آن اشاره کردهاند.
نکتهای که باید مورد توجه قرار داده شود این است که مانند دوره برجام رشدهای این دوره به واسطه ظرفیتهای موجود بالقوه در فروش نفت کشور بوده که در دوره قبلی امکان استفاده از آن وجود نداشته است. در واقع بنگاهها توسعه نیافتهاند بلکه بهطور مثال بهجای تولید با نصف ظرفیت در دوره قبلی، در این دوره با تمام ظرفیت تولید کردهاند؛ درنتیجه میتوان گفت در پایان این دوره میزان تولید ناخالص داخلی تازه تقریبا به سال 96 (قبل از خروج ترامپ از برجام) بازگشته و میزان تولید ناخالص کشور در این 8 سال با توجه به ظرفیتها و امکانات موجود در کشور، تفاوت چندانی نکرده است.
وضعیت رشد اقتصادی در دوره ریاست جمهوری بایدن با دوره برجام چند تفاوت مهم دارد که وضعیت رشد اقتصادی فعلی را بهتر توضیح میدهد. مهمترین ویژگی رشد اقتصادی در بازه زمانی 1400 تا 1403 وابستگی شدید آن به رشد بخش نفتی است که آن هم از ظرفیت خالی ایجاد شده در دوره قبلی نشات میگیرد. در کل این دوره رشد اقتصادی با نفت از بدون نفت بیشتر بوده که خود گواه این مسئله است. در حالی که در دوره برجام بعد از سال اول که کاملا تحت تاثیر رشد نفت بوده در سال دوم به واسطه ورود سرمایه گذاری خارجی و در هر چهار فصل سال رشد اقتصادی بدون نفت از با نفت پیشی میگیرد.
تفاوت دوم که بسیار بنیادیتر است مسئله ناترازی انرژی است. مسئلهای که از دورههای پیشین نشات گرفته و در بازه زمانی 1400 تا 1403 نمایان شده و میتوان گفت سال به سال هم بدتر شده است. تعطیلیهای مکرر بهخاطر ناترازی گاز و برق که در این سالهای آخر تقریبا دیگر در تمام فصول سال اتفاق میافتد که ضربه شدیدی به تولید صنعتی کشور زده است؛ مسئلهای که در همین آمار رشد اقتصادی هم مشهود است. ناترازی انرژی متغیر نسبتا جدیدی در اقتصاد ایران محسوب میشود. متغیری که در دو رکود تورمی قبلی که در دهه نود اتفاق افتاده وجود نداشته و به همین دلیل شرایط فعلی را سختتر از قبل نیز میکند.
افزایش فشار تحریمی، سایه جنگ و تشدید ناترازی انرژی که منجر به تعطیلی بنگاهها از بهار شده است؛ از دلایل اصلی رشد منفی بهار امسال محسوب میشود. براساس علم اقتصاد اگر دو فصل متوالی رشد اقتصادی منفی باشد رکود ایجاد شده است. بنابراین اگر این رشد منفی در تابستان هم تکرار شود میتوان گفت ایران وارد دوره رکورد شده است، رکودی که در مقایسه با رکودهای دهه نود به مراتب سختتر است.