غفلت روحانی و پیگیری رئیسی و پزشکیان در توافق ایران و روسیه

اشتراک گذاری :

خبرداری؟

توافق نامه راهبردی ایران و روسیه ثمره چندین سال گفت‌وگو میان مقامات دو کشور و حاصل پیگیری مستمر در سطوح عالی دیپلماتیک به‌شمار می‌رود. از منظر ناظران، این معاهده نه‌تنها نقشه راهی برای همکاری‌های دوجانبه، بلکه پاسخی راهبردی به تحولات پیچیده ژئوپلیتیکی جهان است.
توافقنامه راهبردی ایران و روسیه بعد از تأیید دوما و شورای امنیت ملی روسیه، روز گذشته مورد تأیید ولادیمیر پوتین قرار گرفت. این سند که ۲۸ دی سال گذشته در مراسمی رسمی در کاخ کرملین مسکو، به امضای مسعود پزشکیان و ولادیمیر پوتین رؤسای‌جمهور ایران و روسیه رسیده بود حاوی ۴۷ بند و مقدمه‌ای تفصیلی است.توافق نامه راهبردی ایران و روسیه ثمره حدود چهار سال گفت‌وگوی فشرده میان مقامات دو کشور و حاصل پیگیری مستمر در سطوح عالی دیپلماتیک به‌شمار می‌رود. از منظر ناظران، این معاهده نه‌تنها نقشه راهی برای همکاری‌های دوجانبه، بلکه پاسخی راهبردی به تحولات پیچیده ژئوپلیتیکی جهان است.
نقش دولت سیزدهم؛ از پیش‌نویس تا امضا بحث تدوین سند ۲۰ ساله ایران و روسیه در دولت روحانی مطرح شد اما تمرکز عمده آن دولت بر مذاکرات هسته‌ای و گشایش در روابط با غرب، موجب شد سیاست منطقه‌ای و همکاری با شرق در اولویت قرار نگیرد. به همین دلیل، فرصت‌های بالقوه در روابط با کشورهای آسیایی، از جمله چین و روسیه، در عمل اجرایی نشد.با روی کار آمدن دولت آیت الله رئیسی و آغاز به کار این دولت، شاهد افزایش مناسبات دوجانبه و در نتیجه تسریع در روند انعقاد این توافقنامه راهبردی بودیم.نقطه تحول در این روند در دی‌ماه ۱۴۰۰ و طی سفر آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی به مسکو رقم خورد؛ جایی که پیش‌نویس اولیه معاهده به پوتین ارائه شد. این سفر، مقدمه‌ای برای آغاز مذاکرات فشرده در سطح وزرا و کارشناسان بود. شهید حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه وقت، یکی از چهره‌های کلیدی در تدوین نهایی مفاد این سند به‌شمار می‌رفت.
تداوم رویکرد راهبردی در سیاست خارجی با انتخاب مسعود پزشکیان به‌عنوان رئیس‌جمهور، نخستین سفر مهم خارجی او به مقصد مسکو صورت گرفت؛ سفری که با امضای این معاهده همراه شد و پیامی روشن درخصوص تداوم مسیر ترسیم‌شده از سوی دولت پیشین صادر کرد. پوتین در این دیدار با اشاره به «مرحله نوین همکاری‌های دوجانبه»، معاهده را سندی برای تقویت نظم چندقطبی و همکاری‌های پایدار آسیایی توصیف کرد.
ابعاد گسترده معاهده جامع ایران و روسیه معاهده جامع میان ایران و روسیه، فراتر از یک توافق صرفاً سیاسی، ابعاد متنوعی را دربر می‌گیرد که نشان‌دهنده رویکردی چندلایه و راهبردی در روابط دو کشور است. این معاهده مجموعه‌ای از توافقات در حوزه‌های اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و سیاست خارجی را شامل می‌شود.در بخش اقتصاد و تجارت، توسعه روابط بانکی، گسترش تجارت دوجانبه، سرمایه‌گذاری مشترک در پروژه‌های زیربنایی، تقویت ترانزیت در مسیر کریدور شمال–جنوب و همکاری در حوزه انرژی‌های نو و سنتی، از مهم‌ترین محورهای همکاری اعلام شده‌اند.در حوزه امنیت و دفاع، دو کشور بر تبادل اطلاعات امنیتی، همکاری نظامی، مقابله با تروریسم و تهدیدات منطقه‌ای و حضور هماهنگ در ساختارهای امنیتی منطقه‌ای تأکید کرده‌اند.همکاری‌های علمی، فرهنگی و فناورانه نیز بخشی از این معاهده را تشکیل می‌دهد. تبادل دانشگاهی، حمایت از شرکت‌های دانش‌بنیان، فعالیت‌های مشترک رسانه‌ای و توسعه گردشگری دوجانبه از جمله محورهای همکاری در این حوزه هستند.در بعد سیاست خارجی و نظم جهانی، تهران و مسکو با تأکید بر اصول چندجانبه‌گرایی، مقابله با یک‌جانبه‌گرایی غربی، حمایت از تمامیت ارضی کشورها و پافشاری بر منشور سازمان ملل، مواضع مشترکی را دنبال می‌کنند که نشان از همسویی راهبردی در سطح بین‌المللی دارد.
بیشتر بخوانید:
اهمیت توافقنامه راهبردی ایران و روسیهاشکان ممبینی کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس درباره اهمیت تفاهم‌نامه گفت که قرارداد و توافقنامه راهبردی بین ایران و روسیه از اهمیت بالایی در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی برخوردار است. این نوع همکاری‌ها به دو کشور این امکان را می‌دهد تا در برابر فشارها و تحریم‌های غرب، به‌ویژه ایالات متحده، جبهه‌ای مشترک تشکیل دهند. وی ادامه داد: چنین توافقاتی معمولاً شامل همکاری‌های سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فناوری هستند که می‌تواند منجر به تقویت نقش منطقه‌ای ایران و تثبیت نقش روسیه در معادلات خاورمیانه شود. از سوی دیگر، روسیه با تقویت روابط با ایران، جایگاه خود را در منطقه‌ای استراتژیک که منابع انرژی، مسیرهای ترانزیتی و بازارهای نوظهور در آن وجود دارد، تحکیم می‌کند.ممبینی تاکید کرد: نزدیکی به روسیه می‌تواند فرصت‌هایی برای دسترسی به بازارهای اوراسیا و حتی شرق آسیا فراهم آورد. همچنین این همکاری‌ها در چارچوب ساختارهایی مانند سازمان همکاری شانگهای، بریکس یا اتحادیه اقتصادی اوراسیا می‌تواند به ایجاد نظم منطقه‌ای جدیدی منجر شود که در آن کشورهای غیرغربی نقش بیشتری ایفا می‌کنند.وی گفت: این توافق می‌تواند زمینه‌ساز شکل‌گیری یک اتحاد راهبردی پایدار باشد که نه تنها منافع ملی دو کشور رو تأمین می‌کند، بلکه تحولات ژئوپلیتیک منطقه را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.
یک سند، چند پیام بررسی تحولات اخیر در سیاست خارجی ایران نشان می‌دهد که معاهده با روسیه، صرفاً یک توافق دوجانبه نیست، بلکه بخش کلیدی از رویکردی کلان به‌نام «سیاست همسایگی» به‌شمار می‌آید. در دوره دولت روحانی، تمرکز بر غرب باعث کم‌توجهی به این حوزه شد؛ درحالی‌که در دولت شهید رئیسی، تعامل با کشورهای منطقه و همسایه، از جمله عربستان، عمان، ترکیه، آسیای مرکزی و قفقاز، در اولویت قرار گرفت.دولت پزشکیان نیز با تمرکز بر تکمیل کریدورها، توسعه روابط اقتصادی با همسایگان و تقویت دیپلماسی منطقه‌ای، مسیر دولت پیشین را ادامه داده است. معاهده با روسیه، یکی از حلقه‌های راهبردی در این زنجیره منطقه‌گرایی محسوب می‌شود.
پیام‌هایی فراتر از یک توافق دوجانبهتهران و مسکو در مسیر تقویت همکاری‌های راهبردی، معاهده‌ای جامع به امضا رسانده‌اند که از نگاه تحلیلگران، حامل پیام‌هایی فراتر از ابعاد صرفاً دوجانبه است.این سند، از منظر ناظران سیاسی، بیانگر تلاش ایران برای تثبیت موقعیت خود به‌عنوان یک بازیگر مستقل در نظم چندقطبی نوظهور جهانی است. هم‌افزایی با شرکای غیرغربی، نظیر روسیه، می‌تواند به کاهش اثرگذاری تحریم‌های غربی و گشایش در مسیرهای جدید تجارت و تأمین مالی بینجامد.همچنین، با توجه به موقعیت جغرافیایی ایران، این توافق زمینه‌ساز ارتقاء نقش ژئوپلیتیکی کشور در پیوند دادن مناطق کلیدی همچون آسیای مرکزی، خلیج فارس، قفقاز و حتی اروپا ارزیابی می‌شود. تنوع‌بخشی به مبادی تجاری و منابع تأمین مالی نیز در راستای تقویت تاب‌آوری اقتصادی کشور مورد توجه قرار گرفته است.در سطحی کلان‌تر، این معاهده به‌عنوان پاسخی به فشارهای فزاینده غرب علیه ایران و روسیه، نوعی صف‌بندی در برابر یک‌جانبه‌گرایی قلمداد می‌شود؛ صف‌بندی‌ای که بر اصول احترام به حاکمیت ملی و توازن قدرت استوار است.
از تاکتیک دیپلماتیک تا تغییر راهبرد ژئوپلیتیک امضای معاهده جامع میان تهران و مسکو را باید فراتر از یک توافق دوجانبه دید. این سند، نمود یک تحول ساختاری در سیاست خارجی است که با تغییر اولویت‌ها از غرب به شرق، تکیه بر ظرفیت‌های منطقه‌ای، و بازتعریف دیپلماسی در پرتو نظم جهانی جدید شکل گرفته است. در شرایطی که جهان به‌سمت بازیگران متکثر و قطب‌های قدرت نوین پیش می‌رود، ایران با چنین توافق‌هایی، مسیر استقلال راهبردی و نقش‌آفرینی فعال در آینده ژئوپلیتیک آسیا را تثبیت می‌کند.