اشتراک گذاری :
خبرداری؟ یکی از اطلاعات مهمی که دربارهی سهام هر شرکتی قابلدسترسی است سهامدار عمدهی آن شرکت و همچنین زمان خریدوفروشهایشان است. با استفاده از این اطلاعات که در دسترس همگی افراد است نمیتوان به طور مستقیم سیگنالهای خریدوفروش را دریافت نمود. این موضوع به این دلیل است که انگیزهی این سهامداران با سهامداران خرد یک شرکت متفاوت است، اما باز هم تغییرات در سهامِ سهامداران عمده در زمانهای مختلف میتواند نشانهای برای سرمایهگذاران خرد باشد.
هر شخص یا مؤسسهای که یک یا بیش از یک درصد سهام شرکتی را داشته باشد جز سهامدار عمدهی آن شرکت محسوب میشود. تفاوتی ندارد که شخص یا مؤسسه این سهامها را بهصورت یکجا خریداری کرده باشد یا بهصورت مقطعی، اما، چون یک درصد یا بیش از یک درصد سهام شرکتی را در اختیار دارند از آنها بهعنوان سهامدار عمده یاد میشود. اینکه بدانیم بیشتر سهامداران یک شرکت سهامداران حقوقی هستند یا حقیقی نکتهی مهمی است، اما نباید فراموش کنیم که اشخاص حقیقی نیز میتوانند مالک بیش از یک درصد شرکت باشند و از آنها در قسمت سهامداران عمده بهعنوان شخص حقیقی نامبرده میشود.
تفاوت سهامداران عمده و سهامداران خرد
همانطور که میدانیم سهامداران به دو دستهی سهامداران خرد و سهامدار عمده تفکیک میشوند. سهامداران خرد اشخاصی حقیقی هستند که عموماً بر اساس اهداف و انگیزههای کوتاهمدت وارد بازار شدند و درصدی از آنان بر اساس جو و شایعاتی که در بازار ممکن است ایجاد بشود اقدام به خرید و یا فروش سهام خود میکنند، اما سهامداران عمده بیشتر نگاه بلندمدت و بنیادی بر سهام خودشان دارند و همچنین این نوع از سهامداران با تیمی که توانایی تحلیل بازار بهصورت حرفهای را دارند در بازار پیش میروند.
نکتهی قابلتوجه که باید در رابطه با این سهامداران بدانیم این است که در روزهایی که بازار بهصورت منفی پیش میرود این سهامداران خریدار هستند و در روزهای مثبت بازار این سهامداران فروشنده هستند. این اقدام به این دلیل است که تعادل در بازار به هم نخورد و این سهامداران به دلیل اینکه حجم عمدهای از سهام یک شرکت را در اختیار دارند از رفتارهای هیجانی میبایست پرهیز نمایند برخلاف سهامداران خرد که در صف خرید خریدار هستند و در صف فروش فروشنده هستند. این امر سبب خواهد شد تا نماد شرکت مدنظر رشدهای شارپی و شدید را تجربه نکند و همچنین در اصلاحات بازار اسیر افتهای سنگین نشود و در بلندمدت در یک مسیر باثبات و معتدل قدم بردارد.
انگیزهی سهامدار عمده از دادوستد سهام
همانطور که متوجه شدیم سهامدار عمده برخلاف سهامداران خرد با اهداف و انگیزههای بلندمدت وارد بازار میشوند و در بازار اقدام به خریدوفروش سهام میکنند. آنها به دلایل متفاوتی این کارها را انجام میدهند که در ادامه به برخی از اهداف آنها در این زمینه اشاره میکنیم. یکی از اهداف سهامداران عمده مدیریت بر شرکت و تأثیرگذاری بر سیاستهای مدیریتی شرکت است. سهامداران به نسبت سهامی که در اختیار دارند میتوانند در تصمیمگیریهای مجامع حق رأی داشته باشند و هرچه میزان سهام آنها بیشتر باشد در تصمیمگیریها حق رأی بیشتری خواهند داشت.
نکتهای که باید بدانیم این است که اگر سهامداری مالک بیش از ۱۶.۷ درصد سهام شرکتی باشد صاحب کرسی بهحساب میآید و میتواند در تعیین هیئتمدیره نقش داشته باشد. همچنین باید بدانیم که سیاستگذاریهای شرکت بر اساس میانگین نظرات سهامداران عمده خواهد بود؛ بنابراین ممکن است یک سهامدار عمده حتی به دلیل تسهیل در فرایند زنجیرهی تأمین در بخش دیگری از سبد دارایی اش اقدام به خرید سهام یک شرکت کند.
یکی دیگر از مواردی که سهامدار عمده برای آن اقدام به خریدوفروش سهام میکنند ایجاد توازن در عرضه و تقاضا است. این هم به این دلیل است که، چون این سهامداران سهام بیشتری از شرکت را در اختیار دارند برای ایجاد تعادل میتوانند به خریدوفروش اقدام نمایند، برای مثال برای حمایت از یک سهم آن را میخرند و برای کنترل هیجان به وجود آمده در بازار اقدام به عرضهی سهام میکنند تا این تقاضای هیجانی را کنترل نمایند.
یکی دیگر از انگیزههای سهامداران عمده این است که بهمانند سهامداران خرد به دنبال کسب سود هستند و با معاملات کوچک سودهایی در کوتاهمدت به دست میآورند و با بخش بیشتری از دارایی خود به سرمایهگذاری بلندمدت میپردازند که تحرکات این نوع سهامداران میتواند موردتوجه سهامداران خرد قرار بگیرد.
فردین آقابزرگی، کارشناس بازار سرمایه در خصوص چگونگی رشد سهام خرد گفت: سازمان بورس و ارکان بازار سرمایه، بورس تهران را به صورت «بندبازی» رو به تعادل پیش میبرند. به همین دلیل روزی ۱۰ هزار واحد مثبت میشود و روزی ۱۰ هزار واحد منفی و برآیندش هم ادامه روند تعادل با چاشنی نزول است.
وی ادامه داد: شاخص کل بورس به عنوان یکی از معیارهای سنجه دو ماه ابتدای سال جاری در کنار ۳۰ درصد بازدهی شاخص هم وزن، ۴۹ درصد بازدهی کسب کرد.
این کارشناس بازار سرمایه دلیل درجا زدنهای مکرر بورس تهران در خردادماه، گفت: دلایل تغییر جهت و تغییر روند بازار تحت تاثیر عواملی به شرح زیر است:
۱. اظهارنظرهای ناشی از القای نگرانی از سوی مقامات عالی رتبه کشور حتی سران قوا و خاندوزی وزیر اقتصاد و عشقی رئیس سازمان بورس اوراق بهادار. به عبارت بهتر، اظهار نگرانی بی دلیل و غیرکارشناسی برای جلوگیری از وقوع اتفاقات مشابه سال ۱۳۹۹.
۲. انتشار اخباری مبنی درباره قیمت ارز که یکی از محورهای اصلی شادابی و طراوات در بورس بود به این بهانه که افزایش احتمالی سود شرکتها را در پی دارد و با حصول توافقات، سیر نزولی آن موجب رکود در بازار خواهد شد که تقریبا درجا زدن و روند بطئی و نزولی بورس در روزهای اخیر جزو شواهد این امر است.
۳. پیش فروشهای مکرر و عدیده و حجیم خودرو بالغ بر ۴۶۰ هزار میلیارد تومان یعنی نصف کسری بودجه دولت در سال ۱۴۰۱؛ این مورد نشان دهنده احاطه و استیلای مافیای خودرو بر اقتصاد کشور از جمله بازار سرمایه است. به عبارتی، بورس سرکوب شد تا نقدینگی به سمت پیش فروش خودرو برود. در ادامه این روند، شاهد تاسی از القای نگرانی، اظهار نظرهای بی دلیل و بی سابقه در سطح بین الملل از سوی مسئولان بازار سرمایه و ارکان بورس بودیم. مسئول سازمان بورس پشت بلندگو اظهار نظر کرد که «مواظب باشید بازار سرمایه ریسک دارد!» این در حالی است که در هیچ کجای دنیا مقام مسئول اینگونه اظهار نظر نمیکند. مقام مسئول ازسوی مقام ناظر، کار خود که افزایش نقدشوندگی، افزایش شفافیت، حرکت به سمت کارایی بازار و… است را به درستی انجام میدهد.
۴. فشار مضاعف بازارگردانها و نهادهای سرمایه گذاری برای عرضه آبشاری از انتهای اردیبهشت ماه. دستور عرضه آبشاری سهام به صورت تلفنی و شفاهی صادر شد تا بازارگردانها و حقوقیها هرچه سهم در بازار است را عرضه کنند و هر بازارگردانی که عرضه نکرد به کمیته تخلفات احضار شد.
دستهای پنهان در ریزش بورس
آقابزرگی ادامه داد: با وجود تکذیب دستکاری و دخالت دولت در بورس که روز گذشته رئیس سازمان بورس این جمله را به زبان آوردند، این دقیقا جزو مصادیق احاطه و دخالت دولت است. چه کسی مجوز پیش فروش خودرو را میدهد؟ وزارت صمت. از طرفی وزارت صمت و دولت با ورود محصولات به بورس کالا مخالفت کرد. شورای رقابت نیز متشکل از نمایندگان و منتخبان وزیر اقتصاد است.
سرمایهگذاری اهرمی با «توان» مفید
به گفته این کارشناس بازار سرمایه، قرار نیست سازمان بورس یا ارکان بورس دستور خاصی صادر کند، زیرا تنها با القای این تفکر به بازار سمت و سو میدهند؛ بنابراین درجا زدنهای مکرر بورس تهران به این دلیل است که ارکان سازمان بورس با فشار به بازارگردانها یا تزریق نقدینگی، صندوق تثبیت، صندوق توسعه و… بازار را مدیریت میکنند و اختلاف بین شاخص هم وزن و شاخص کل بعضا به همین دلیل ایجاد میشود.
بیشتر بخوانید:
این کارشناس بازار سرمایه معتقد است: با ایجاد این شرایط، ناخواسته، بی دلیل و غیرکارشناسی بازار سرمایه را که نسبت به سایر بازارها در سطح کاملا ارزنده تری به سر میبرد، تحت تاثیر سایر بازارها قرار داده اند، زیرا ذی نفع ورود نقدینگی به بازار سرمایه، آحاد سرمایه گذاران خرد هستند؛ اما ذی نفع ورود پول به پیش خرید یا چرخه مورد نظر دولت خود دولت است و، چون حاکمیت حکمرانی بازار سرمایه کاملا تحت اختیار دولت است این حکم را پیدا میکند که قاضی به نفع خودش رای صادر میکند!
آقابزرگی ادامه داد: راهکار درست به جای ایجاد هراس از ورود نقدینگی سهامداران خرد به بازار ثانویه این است که راه ورود نقدینگی به بازار اولیه که تولید، صنعت و مدیریت است که همان شعار سال بود از راه بازار سرمایه انجام میشد. وقتی جلوی تامین مالی را میگیرید و پول را به سمت بازار خودرو هدایت میکنید.
این کارشناس بازار سرمایه در پاسخ به سوال مبنی بر اینکه بورس تهران در روزهای آینده به چه سمت و سویی میرود؟ گفت: بازار سرمایه نسبت به برخی آیتمها و متغیرها مثل نسبت P/E، Forward P/E، افزایش سود شرکتها و کپیتال مارکت کمتر از ۱۹۰ میلیارد دلار که قبلا ۳۰۰ میلیارد دلار بود همچنان یک سپر مقاومی در برابر تورم و حفظ و نگهداشت ارزش نقدینگی و سرمایه است و برترین بازار به شمار میآید.
آقابزرگی در پایان خاطرنشان کرد: این در حالی است که خودروی ۷ برابر قیمت دنیا، را پیش فروش میکنند و صدایی از هیچ کدام از مسئولان درنمی آید. مسکن ۲ و نیم برابری متوسط نرخ جهانی را میفروشند، اما کسی در موردش حرف نمیزند. در چنین سطحی انتظار کارشناسی ما این است که بازار سرمایه ارجح است، اما به واسطه همه این مسائل، بازار را به صورت «بندبازی» رو به تعادل با چاشنی نزول به پیش میبرند.