اشتراک گذاری :
خبرداری؟ بر اساس نتایج ارزیابی درآمدی شرکتهای دانش بنیان در سال ۱۴۰۱،سهم ارزش افزوده ناشی از کل درآمد شرکتهای دانشبنیان از محصولات دانشبنیان و غیردانشبنیان در تولید ناخالص داخلی حدود ۲ درصد برآورد و سهم فروش محصولات دانشبنیان از تولید ناخالص داخلی حدود ۰.۷۹ درصد تخمین زده میشود.
به گزارش ایسنا، مصطفی عرب، مدیرعامل یک شرکت دانش بنیان در حوزه اعتبارسنجی شرکتهای دانشبنیان در گفتوگو با ایسنا، رتبهبندی شرکتهای دانشبنیان در بخشهای مختلف، اطلاعات آماری شرکتهای دانشبنیان، بررسی وضعیت وام و ضمانتنامه شرکتهای دانش بنیان، مقایسه عملکردی نهادهای مالی زیستبوم و آمایش سرزمینی در سطح استانی و کشوری را از زمینههای ارزیابی این شرکت ذکر کرد و گفت: ما تاکنون خدمات خود را به بیش از ۵۰ نهاد مالی در زیستبوم دانشبنیان ارائه کردیم، ضمن آنکه امکان استعلام آنی آخرین وضعیت وامها، ضمانتنامهها و تعهدنامهها و تعهدات شرکتها را فراهم کردهایم.
وی افزود: در این راستا اقدام به انتشار گزارشهایی شفاف از زیستبوم شرکتهای دانشبنیان در سال ۱۴۰۱ کردیم. داده و اطلاعات استفاده شده در این گزارش بر اساس دادهها و اطلاعات شرکتهای دانش بنیان، دادههای اعتباری بانکها، صورتهای مالی شرکتهای دانشبنیان و گزارش بانک مرکزی بوده است.
عرب وضعیت درآمدی این شرکتها را به این صورت تشریح کرد: طبق اظهارنامه مالیاتی سال مالی ۱۴۰۰، درآمد شرکتهای دانش بنیان ۴۱۱ هـزار میلیارد تومان بوده است که تخمین زده میشود (با ۵ درصد خطا) حدود ۲۵۵ هزار میلیارد تومان آن حاصل از محصولات غیر دانشبنیان این شرکتها بوده است.
بر اساس گزارش بانک مرکزی در همین سال تولید ناخالص داخلی به قیمت پایه با احتساب نفت ۶۵۲۶ هزار میلیارد تومان بوده است که در سال ۱۴۰۱ به حدود ۱۰۱۸۲ هزار میلیارد تومان افزایش پیدا کرده است.
در صورتی که با توجه به نحوه محاسبات تولید ناخالص داخلی، سهم ارزش افزوده درآمد شرکتها را ۳۳ درصد در نظر بگیریم، سهم ارزش افزوده ناشی از کل درآمد شرکتهای دانشبنیان از محصولات دانشبنیان و غیردانشبنیان حدود ۲ درصد برآورد میشود و سهم فروش محصولات دانشبنیان از تولید ناخالص داخلی حدود ۰.۷۹ درصد تخمین زده میشود.
روش بررسی اندازه شرکتهای دانش بنیان در اقتصاد کشور که در بالا ذکر شد، تنها یکی از رویکردهای تحلیل است و شاید به جای تمرکز بر افزایش کمی سـنجههای عملکردی، لازم باشد بر میزان ارزش افزوده ایدهها و نوآوریهای شرکتهای دانشبنیان به عنوان اهداف راهبردی تمرکز شود.
به تعبیری سیاستگذار برای شرکتهای دانش بنیان الزاما نباید به میزان تولید آنها توجه کند و الگوی داده به ستانده میتواند به عنوان یکی دیگر از روشهای بررسی نقش شرکتهای دانشبنیان در اقتصاد کشور مورد استفاده قرار گیرد.