بازگشت ترامپ و اقتصاد ایران

اشتراک گذاری :

خبرداری؟

مهم‌ترین خاطره مردم ایران از عملکرد ترامپ را بتوان به ترور سردار سلیمانی و خروج از برجام نسبت داد.

علیرضا خزایی؛ کارشناس مسائل اقتصادی گفت : ۸سال پیش و با انتخاب ترامپ در مقابل هیلاری کلینتون، پس از ۲دوره ریاست دمکرات‌ها بر کاخ سفید، زمام قدرت در دست جمهوری‌خواهان قرار گرفت؛ دوره‌ای که به‌خاطر مواجهه با بحران کرونا ارزیابی صحیحی از عملکرد کابینه آن به‌صورت مستقل نسبت به سایر رؤسای جمهور ممکن نبود. با این حال در سال ۲۰۲۴، ترامپ مجددا به دفتر ریاست‌جمهوری بازگشته است، اما تبعات این انتخاب برای ایران در عرصه‌های اقتصادی چگونه خواهد بود؟

شاید مهم‌ترین خاطره مردم ایران از عملکرد ترامپ را بتوان به ترور سردار سلیمانی و خروج از برجام نسبت داد. زمانی که ترامپ اعلام به خروج از برجام کرد، شوک خارجی به اقتصاد کشور وارد شد و پیامد آن منجر به بالا رفتن قیمت ارز خارجی در مقابل واحد پول ملی شد. با این حال این اتفاق در زمان شدت گرفتن انتظار پیروزی ترامپ در اقتصاد ایران رخ نداد. البته از سویی شاید برخی از فعالان مشخص شدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری با به‌دست گرفتن قدرت اجرایی را به‌دلیل تفاوت زمانی قابل توجه، در تصمیم‌گیری خود مدنظر قرار داده باشند.

ترامپ در سخنرانی‌های تبلیغاتی خود از ایران به‌عنوان یکی از محورها و عناصر اصلی ایجادکننده تهدید برای کشور آمریکا نام برده و به دفعات متعدد از آزاد گذاشتن ایران در فروش نفت و برقراری تعاملات بین‌المللی نسبت به ریاست‌جمهوری بایدن انتقاد می‌کرده است؛ از این‌رو انتظار اولیه بر این است که با روی کار آمدن ترامپ، تشدید تحریم‌های اقتصادی علیه ایران در دستور کار کابینه قرار گیرد. از سوی دیگر زمزمه حضور افرادی نظیر برایان هوک، از استادان دانشگاه دوک و نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و مشاور مایک پمپئو در سال‌های ۲۰۲۰-۲۰۱۸که برنامه فشار حداکثری را علیه ایران مطلوب و به ترامپ توصیه می‌کند، زمینه تشدید تحریم‌ها و سختگیری‌ها علیه ایران را به‌وجود می‌آورد؛ اگرچه شرایط منطقه خاورمیانه پس از ۸اکتبر مانند گذشته نخواهد بود. ایران در این دوره مقتدرانه و مسئولانه از تمامیت ارضی خود دفاع کرده و با روشن کردن آسمان رژیم صهیونیستی در حملات وعده صادق ۱و ۲به خوبی افکار تاریک طرف غربی را به ظرفیت‌های دفاعی خود روشن کرده است.

در چنین شرایطی که نیروهای نظامی آمریکایی در معرض آسیب‌پذیری ازسوی توان دفاعی کشور هستند، اقدام نظامی حتی با وجود جمهوری‌خواهانی همچون ترامپ، شرایط ایده‌آلی را در شروع جنگ در خاورمیانه در مقابل ایران به صلاح نمی‌داند. در دوره قبلی ترامپ به خوبی نشان داد که به‌دنبال سیاست جذب حداکثری منابع مالی است، حضور او در کشورهای عربی و جذب منابع مالی آنها برای افزایش قدرت خود در جنگ اقتصادی با چین گواهی بر این موضوع است. در کوتاه‌مدت به‌دلیل عدم‌در اختیار داشتن قدرت اجرایی توسط ریاست‌جمهوری جدید امکان اعمال تغییر راهبردی از سوی آمریکا در قبال ایران دور از ذهن است؛ از این‌رو هرگونه نوسانی در بازارهای داخلی صرفا نتیجه سفته‌بازی سوداگران است. در میان‌مدت امکان اعمال تحریم‌های بیشتر از سوی آمریکا و افزایش سختگیری در فروش نفت وجود خواهد داشت.

در هر صورت عوامل انتظاری برهم‌زننده بازارها در چنین شرایطی بیشتر از تحمیل وضعیت رویارویی مستقیم بین ایران و رژیم صهیونیستی نخواهد بود. با توجه به عملکرد ارائه شده در آن برهه حساس، مدیریت بازار در چنین شرایطی به‌مراتب آسان‌تر خواهد بود؛ از این‌رو ظرفیت مدیریت تلاطم‌های اقتصادی با توجه به‌وجود تجربه خروج از برجام و مقابله نظامی با اسرائیل وجود دارد که در تصمیم‌گیری‌های مشابه می‌تواند بازوی کمکی برای تصمیم‌گیران باشد.

در بلندمدت و با درنظر گرفتن تورم موجود کشور، افزایش در قیمت بازارهای دارایی متناسب با تحولات جهانی بدیهی و معقول است. با وجود این با درنظر گرفتن شرایط فعلی و استمرار سیاست‌های تعدیل تدریجی در بازار دارایی که اجازه افزایش خزنده قیمت‌ها را می‌دهد، امکان جهش قیمت ارز خارجی در کشور در کوتاه‌مدت ‌دور از ذهن خواهد بود. همچنان با درنظر گرفتن روند کاهشی تنش‌های منطقه‌ای خاورمیانه و جمع‌بندی نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا و تقویت شاخص دلار، با ثابت درنظر گرفتن شرایط روسیه در قبال اوکراین و عدم‌شکل‌گیری تنش جدید در غرب آسیا، روند نزولی در بازار طلا نیز دور از ذهن نخواهد بود.

بیشتر بخوانید:

نیویورک تایمز: ترامپ با خاورمیانه‌ای کاملا متفاوت مواجه خواهد شد

 

یکی از ویژگی‌های متمایز ترامپ نسبت به اکثر روسای جمهور آمریکا، اولویت‌دادن به اقتصاد داخلی آمریکا نسبت به تمامی اهداف و اولویت‌هاست؛ از این‌رو امکان پیش‌بینی سیاست‌های بین‌المللی با درنظر گرفتن عکس‌العمل داخلی زمینه بهتری برای ترسیم وضعیت آینده به‌دست می‌دهد. با شروع فصل سرما و تمایل روسای جمهور به ارائه گزارش مطلوب از عملکرد ۱۰۰روز اول، انتظار کلی بر تمرکز بر اقتصاد داخلی آمریکا و استمرار وضعیت رو به رشد بعد از بحران کروناست. در چنین شرایطی می‌توان انتظار برقراری آرامش و حفظ روندهای قبلی را داشت. با این حال، صورت مسئله کلی که همان تداوم روند بلندمدت استراتژی آمریکا در قبال ایران است، نشان داده است که رئیس‌جمهور منتخب تأثیر چندانی بر آن نداشته و با شدت نسبتا مشابهی ادامه خواهد یافت.

منبع : همشهری آنلاین